میون شلوغی روزهام یه وقتهای که حسابی خسته و
بیحوصله شدم از کار و فکر و درگیریهای ذهنم که تموم شدنی هم نیستن یکی از چیزهای
که کلی سر حال و ذوقم میآره اینکه برم سر کیف پولم زل بزنم به دونه دونه عکس های
آدمهای که تمام شادی و خوشی این دنیای من شدهاند. همینطور زل بزنم به چشم هاشون
و خاطره بازی کنم با تک تکشون تا جایی که وقتی به خودم میآیم میبینم برای چند
لحظه هرچند کوتاه از این دنیای شلوغ و گاها خسته کننده پرت شدم به دنیای کوچک ، رنگانگ
و شاد خودم که عجیب دنیای دوست داشتنی هست برایم.
لبخند به لب ، نفس عمیقی از سر آرامش می کشم و ته دلم روی ماه خدا رو می بوسم و می
گم ممنونتم